افشاگری عمرانزاده از پشت پرده اتفاقات نساجی: نان برخیها در این است که این تیم موفق نشود+فیلم
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۲۹۹۶۱
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری علم و فناوری آنا، حنیف عمران زاده امسال کارش را به عنوان عضو کادر فنی تیم نساجی در کنار مهدی رحمتی دنبال کرد اما در اواخر نیم فصل اول به همراه وی از جمع سرخپوشان مازندران جدا شد.
عمرانزاده در بخشی از گفتوگوی مفصل خود با خبرگزاری آنا که به زودی منتشر میشود پیرامون زمان حضورش در نساجی مازندران گفت: حرف در مورد نساجی زیاد دارم اما فکر همه چیز را میکنم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود:تا یک جایی سکوت درست است ولی از یک جایی به بعد واقعا خیانت است.چون میدانم مردم چقدر این تیم را دوست دارند و به هر حال باید یکسری مسائل را بدانند به خصوص که حالا کادر فنی جدید این تیم معرفی شده است. واقعاً عدهای بودند که امسال اذیت کردند و به علت منافع خودشان یا کسی دیگر نخواستند تیم نتیجه بگیرد. البته ما هم اشتباه داشتیم و اصلا منکر این مساله نیستم ولی مردم باید بدانند کسانی هستند که چه باشند و چه نباشند آنجا اذیت میکنند.
مربی پیشین نساجی تاکید کرد: امسال اتفاقاتی رخ داد که ما از خودیها خوردیم! میدانید چرا؟ یک روز آقای بایندریان مصاحبه کرد و گفت ما کادر فنی تیم را به خاطر هواداران تغییر دادیم و این همان بزرگترین اشتباه نساجی در چند سال اخیر است. نساجی ۵ سال است در لیگ برتر حضور دارد. جواد نکونام رفت، رضا مهاجری آمد. رضا مهاجری رفت، مجید جلالی آمد. جلالی رفت، رضا مهاجری و محمود فکری و حمید مطهری و مهدی رحمتی و ... آمدند. آیا همه این مربیان ایراد دارند؟ اتفاقا اصلا اینگونه نیست. هواداران واقعی نساجی که روی سکوهای وطنی اشک میریزند باید ببینید ایراد چیست که این همه مربی به قائمشهر میایند و نتیجه نمیگیرند.
عمرانزاده تاکید کرد: یک جا بحث فنی است که درست است ولی وقتی مسائل دیگر وسط میآید باید ببینید چه کسانی پشت پرده هستند. به نظر من آقای حدادایان باید بنشیند و این را بررسی کند که البته مطمئن هستم همه چیز را خوب میداند. او جلسهای با بزرگان فوتبال ایران (جلالی و...) بگذارد و ریشه یابی کنند که چرا این تیم ۵ سال لیگ برتر بود و با وجود هزینه هایی که شده همیشه در انتهای جدول قرار دارد. چرا ۸-9 مربی عوض شده اند؟ امکانات خوب، پرواز اختصاصی، زمین تمرین، هتل و... وجود دارد ولی داستان چیست؟ مشکل چه کسانی هستند؟ مگر میشود هفته پنجم در خانه به بازیکن و مربی تیم خودتان فحش بدهند؟ منافع چه کسی در خطر است؟ امسال مهدی رحمتی میخواست تیم را درست کند و همه کار کرد تا یک عده آرام باشند ولی نگذاشتند. تست گیری کرد، تمرینات را در مازندران شروع کرد، اردوی یک هفتهای در قائمشهر برگزار کرد و کلی بازیکن جوان به این تیم تزریق کرد اما هر کاری کردند که این تیم نتیجه نگیرد.
مربی پیشین نساجی تاکید کرد: فوتبال هزار داستان و اتفاق دارد، مثلا یک زمان در اراک میگیرد و در قائمشهر نمیگیرد. اما چیزی که ما دیدیم بحث فنی نیست من نساجی را دوست دارم چون این تیم قدیمی و ریشه دار است ولی دیدید که مربی اسپانیایی هم نیامده رفت. اصلا نان یک عده در این است که این تیم موفق نشود.جالب است یک عده در فضای مجازی استان کارهایی کردند که برای ما روشن شده بود ولی میخواستیم ببینیم آیا خجالت میکشند که به تیم شهر خودشان خیانت میکنند یا نه؟ دیدیم نه تنها خجالت نمیکشند بلکه ترسی ندارند که این تیم روز به روز افت کند. این نفرات چسبیده به نساجی هستند، روی سکوها آدم دارند، در فضای مجازی و توئیتر با افرادی که سلامت روانی ندارند در ارتباط هستند و درون تیم نساجی هم با برخی بازیکنان ارتباط دارند.
مربی پیشن نساجی یادآور شد: جالب است همین آقایان کانالهای تلگرامی و صفحات اینستاگرامی با 400-500 فالوور درست میکنند و چون درون تیم آدم دارند اخبار را روی این کانالها میگذارند تا به مردم ثابت کنند در حال افشاگری هستند. همین ها مرتب در صفحات شخصی خودشان عکس آقای حدادیان را منتشر می کنند که وانمود کنند حامی او هستند اما پشت پرده به عواملشان میگویند در صفحات مجازی از کسی که چند سال است این تیم را از نظر مالی به آرامش رسانده توهین کنند. البته مالک باشگاه خودش به این نتیجه رسیده اما به خاطر اینکه دوست ندارد نساجی به مشکل بخورد سکوت کرده است. اینها دوست داشتند در تمام تصمیمات سرمربی تیم حضور داشته باشند اما به آنها باج داده نشد و همینکه چند بازی نتیجه نگرفتیم شروع به سمپاشی کردند و به هدفشان هم رسیدند.
وی ادامه داد: مردم قائمشهر بدانند مهدی رحمتی، من، اشکان نامداری، وحید رضایی و همه کسانی که آنجا بودیم نساجی سالها است در این فوتبال حضور و با شرایط همه استادیوم ها آشنایی داریم. در بازی با ذوب آهن در ورزشگاه وطنی با چشم خود دیدم که یکی از آقایان لا به لای جمعیت با دست به مردم اشاره کرد که فحش بدهید و سپس خودش را قایم کرد. در بازی با آلومینیوم اراک در هفته ششم از دقیقه 20 به بازیکن میگفتند بی غیرت که بازیکن تیم روحیه نداشته باشد و نتواند بازی کند.در کدام شهر در هفته ششم علیه بازیکن و مربی فحاشی می کنند آن هم در حالی که از 5 بازی قبل 2 تساوی و یک برد کسب کرده بودیم. در بازی با شمس آذر از قائمشهر چند نفر را به قزوین فرستادند که به تیم توهین کنند و از همان توهین ها هم فیلم گرفتند و به صفحات مجازی خودشان ارسال کردند. آنها فکر میکردند ما خیلی چیزها را نمیبینیم در حالی که دست آقایان رو شده بود.
عمران زاده ادامه داد:آنجا یک کانون هوادارانی دارد که ظاهرا فقط باید یک نفر در آنجا کار کند و اگر فرد دیگری بیاید همه جوره برایش میزنند. جالب است بدانید شنیدهام بعد از جدایی ما رئیس کانون هواداران استعفا کرده و به همین دلیل برخی ها به ورزشگاه نمیروند! این چه نوع عاشقی است؟ مگر نمیگویند ما عاشق نساجی هستیم پس چطور 3-4 هفته آقایان در ورزشگاه حضور نداشتند؟ البته حالا که مربی تیم تغییر کرده امیدوارم آقایان توبه کرده باشند و حداقل از سرمربی جدید حمایت کنند. البته در بین لیدرهای نساجی هم بودند کسانی که معرفت داشتند و تیمشان را دوست داشتند اما یک تعداد فقط منافع خودشان را میخواهند و نساجی برای آنها مهم نیست.
مربی پیشن نساجی تاکید کرد: مردم قائمشهر بدانند یک پدر و پسر در آن شهر حضور دارند که یکی روی سکو و یک هم در فضای مجازی کارها را هدایت شده پیش میبرند. فقط کافی است که کارها دلخواه آقایان نباشد،پدر روی سکو شروع به سنگ اندازی برای تیم می کند و پسر هم در فضای مجازی که پیجی به اسم نساجی دارد. جالب است پسر معروف در باشگاه کار میکرد و حقوق هم میگرفت ولی در کار تیم میگذاشت. وقتی تیم نتیجه نمیگرفت در پیجی که در اختیار داشت هواداران را تحریک میکرد، نظر سنجی میگذاشت و کارهایی می کرد که هوادار تا بازیکن و مربی نساجی را میدید شروع به فحاشی می کرد. بارها شده بود که بازیکنان نساجی شاکی می شدند و میگفتند این آدمها هوادار نساجی هستند یا دشمن نساجی؟
وی تاکید کرد: سید مهدی رحمتی را سالها است میشناسم، او ساکت است و شاید یک حرفهایی را سالها در دلش نگه دارد ولی قرار نیست او همیشه ساکت باشد.من نمیتوانم همه چیز را باز کنم. مطمئن باشید او در مورد نساجی حرف دارد و دست خیلیها را رو خواهد کرد، شک نکنید او حرفهایی در مورد نساجی و خائنین به این تیم میزند که یک بار برای همیشه مردم این نفرات چسبیده به نساجی را بشناسند. مطمئن باشید رحمتی اگر حداقل به نساجی نتوانست از نظر نتیجه گرفتن کمک کند اما حرفهای وی به مردم مازندران و نساجی خیلی کمک خواهد کرد.شک ندارم او به زودی در مورد همه چیز حرف میزند و مردم مازندران از او بابت معرفی یکسری آدم خیانتکار تشکر میکنند.
دانلود فیلم اصلی کد ویدیو
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: مربی تیم نساجی سید مهدی رحمتی نساجی مازندران حنیف عمران زاده خبرگزاری آنا لیدر فوتبال افشاگری اشکان نامداری ساکت الهامی فضای مجازی مهدی رحمتی عمران زاده مربی تیم همه چیز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۲۹۹۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طوفانی که پرده از چهره غرب کنار زد
اکنون طوفان الاقصی پرده از چهره واقعی سردمداران پرادعای غرب برافکنده است و دیگر کسی نمیتواند ژستهای تهوعآور انسان دوستانه یا نگرانی آنها از تضییع حقوق زنان و کودکان را باور کند.
به گزارش مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: این روزها تصاویر تکاندهندهای از اعتراض گسترده دانشجویان دانشگاههای آمریکا به جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه و علیه سکوت و حمایتهای آمریکا و سردمداران کشورهای غربی در قبال این جنایتها پیش چشمان مردم دنیا قرار گرفته است، اعتراضی که با سرکوب خشن پلیس و نیروهای امنیتی آمریکا و بازداشت صدها دانشجو و تعدادی از اساتید معترض روبهرو شده است.
این قیام دانشجویان علاوهبر اینکه به صورت سریالی از چند دانشگاه به دانشگاههای مختلف آمریکا سرایت کرده است، حتی به کشورهای دیگر نیز رسیده است و دانشجویانی در فرانسه و استرالیا و... در حمایت از دانشجویان آمریکایی و در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی به میدان آمدهاند.
این اتفاقات اخیر در ادامه تظاهرات کمسابقه در ماههای گذشته در سراسر جهان نشان از برخاستن موجی عظیم از بیداری و آگاهی در بین مردم جهان پس از طوفان الاقصی و پس از عیان شدنبیش از پیش جنایات جنونآمیز رژیم جعلی صهیونیستی دارد، موجی که شاید کمتر کسی میتوانست آن را پیشبینی کند.
طوفانالاقصی بود که در بیش از ۶ ماه گذشته، توانست ذهن بیاطلاع نگاه داشتهشده مردم را در بسیاری از نقاط جهان متوجه نقطهای از این زمین کند که یک رژیم جنایتکار طی ۷۵ سال با انواع حمایتها و کمکهای سیاسی، مالی، تسلیحاتی و... از سوی آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی انواع جنایتها را علیه یک ملت مظلوم و ستمدیده روا داشته بود.
اینبار اما انواع و اقسام دستگاههای تبلیغاتی کشورهای غربی حامی رژیم صهیونیستی نتوانست این حجم از جنایت در ۶ ماه را از چشم جهانیان پنهان نگاه دارد. مگر میشود قتل عام و نسلکشی با این حجم و گرفتن جان بیش از ۳۴ هزار انسان بیگناه از جمله هزاران زن و کودک معصوم و تخریب وحشیانه خانه و بیمارستان را پنهان کرد؟ مگر میشود کشف صدها پیکر دستبسته از گورهای دستهجمعی داخل محوطه بیمارستانها که به دست جنایتکاران صهیونیست به قتل رسیدهاند را کتمان کرد؟
اکنون صدای مظلومیت مردم غزه به برکت خون کودکان بیگناه و آه مادران داغدیده فلسطینی به گوش مردم جهان رسیده است و وجدانهای بیدار در اقصی نقاط عالم نمیتوانند سکوت کنند. این را در تظاهرات مردم سراسر دنیا در حمایت از مردم غزه و محکومیت جنایات صهیونیستها و در برافراشته شدن پرچم فلسطین در ورزشگاهها و دانشگاههای دنیا میتوان دید.
اکنون طوفان الاقصی پرده از چهره واقعی سردمداران پرادعای غرب برافکنده است و دیگر کسی نمیتواند ژستهای تهوعآور انسان دوستانه یا نگرانی آنها از تضییع حقوق زنان و کودکان را باور کند.
وجدانهای بیدار در دنیا میپرسند، اگر ادعای سردمداران کشورهای غربی در خصوص حقوق بشر، حقوق زنان و کودکان و در خصوص کرامت انسانی واقعی بود، چرا طی ۶ ماه گذشته نهتنها در برابر انواع و اقسام جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه مردم بیگناه و زنان و کودکان غزه سکوت کردهاند بلکه از هرگونه حمایت و تجهیز رژیم صهیونیستی نیز دریغ نکردهاند؟
این چهره واقعی و بیپرده سران آمریکا و دیگر رهبران غربی است که در برابر مردم دنیا قرار گرفته است. این واقعیت عیان شده نهادهای بینالمللی از شورای امنیت سازمان ملل و سازمانهای حقوق بشری و... است که سالها با سکوت و انفعال خود در برابر رژیمی جعلی و سفاک، در نسلکشی مردم فلسطین دست خود را آلوده کردهاند. نهادهایی که گاه کوچکترین مسئله داخلی در یک کشور در حوزه زنان و... را با انواع موضعگیریها و دخالتها مورد توجه قرار میدهند و گاه در برابر هزاران جنایت چشم میبندند.
و چه خوشباور بودند عدهای در کشورمان که فریب ادعا و ظاهر و ژست انساندوستی و دفاع از حقوق بشر غربیها و سازمانهای بینالمللی را خورده بودند! حال این خوشباوران باید پاسخ دهند مگر هزاران زن و کودک اهل غزه که بیرحمانه به خاک و خون کشیده شدند، زن و کودک نبودند تا مدافعان دروغین حقوق بشر نگران آنها شوند؟ مگر نهادهای غربی و بینالمللی با تنظیم و تجویز و تحمیل اسنادی مانند ۲۰۳۰ خود را مدافع حقوق و شرایط زندگی کودکان دنیا نشان نمیدادند؛ اکنون این مدعیان دروغین در قبال سرنوشت کودکان مظلوم در غزه و به خون کشیده شدن جسم کوچکشان نگرانی و حساسیتی ندارند؟
این طوفان رسواکننده نقاب از چهره فریبنده و واقعی سران آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و بسیاری از کشورهای غربی انداخته است.
از سوی دیگر؛ همین اعتراضات گسترده دانشجویان آمریکایی، تبدیل به صحنه رسوایی و عیان شدن همه دروغهای سران آمریکا و غرب در خصوص آزادی بیان، کرامت انسانی، جایگاه دانشجو و دانشگاه و حتی زنان شده است.
بازداشت همراه با ضرب و شتم صدها نفر از دانشجویان و تعدادی از اساتید به جرم اعتراض آرام علیه جنایات اسرائیل و سکوت و حمایت آمریکا در قبال این جنایتها، لشکرکشی و استقرار تیربار در صحن دانشگاه و تهدید به اخراج از تحصیل؛ آبرویی برای قبله آمال غربزدگان خوشباور باقی گذاشته است؟ حمله وحشیانه پلیس به دانشجویان دختر و کتکزدن و بر زمین کشاندن آنها در کجای حقوق بشر ادعایی آمریکاییها و طرفداران چشم و گوش بسته آنها قرار دارد؟
اگر یک هزارم این برخوردهای وحشیانه علیه دانشجویان بهویژه دختران دانشجوی آمریکایی؛ در ایران رخ داده بود؛ اکنون از سخنگوی وزارت خارجه و دولت آمریکا و کشورهای غربی تا شورای امنیت سازمان ملل، از رسانههای غربی و سازمانهای بینالمللی تا برخی رسانههای غربگرای داخلی، از هنرپیشههای هالیوودی تا برخی سلبریتیهای وطنی مشغول سبقت گرفتن از یکدیگر در سیاهنمایی و هجمه علیه جمهوری اسلامی بودند، اما اکنون نه از فلان هنرپیشه آمریکایی مثلاً نگران زنان ایرانی که در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ موضعگیری میکرد و نه از سلبریتیهای داخلی و نه از رسانههای وابسته، صدای اعتراضی در سرکوب بیرحمانه و وحشیانه دختران و پسران دانشجوی آمریکایی به گوش نمیرسد.
گاه وقتی در ایران یک استاد دانشگاه پس از ۴۰ سال تدریس در یک روال قانونی بازنشسته میشود، انبوه رسانههای داخلی و خارجی نظام را به خفقان و مخالفت با علم محکوم میکنند،
حال باید دید این رسانهها درباره به زمین کوبیدن استاد زن آمریکایی توسط پلیس و دستبند زدن به وی در محوطه دانشگاه تنها به جرم اعتراض به جنایات اسرائیل نظری ندارند؟
کاش دلباختگان سادهاندیش غرب در داخل؛ اکنون که وجدانهای بیدار در دنیا به میدان آمدهاند اندکی با خود خلوت کنند و از خود بپرسند، این همان نظام ارزشی غربی و قبله آمالی بود که به هر بهانهای آن را چماق کرده و بر سر منتقدان غرب میکوبیدند؟
این واقعیت است که مردم در دنیای امروز و پس از جنایات عریان رژیم صهیونیستی و حمایت آشکار غرب به رهبری آمریکا از این جنایات، به مرحلهای از بیداری و آگاهی رسیدهاند که دیگر بهسختی میتوان آنها را فریب داد. این آغاز ضربهای سهمگین به حیثیت پوشالی غرب است که ماجراهای مهمی در پیش دارد.